همه اینها را گفتم تا بگویم : «حاج حسین مثل شیشه عطر است. در شیشه عطر که باز شود ، همه و همه بوی خوش استشمام می کنند.حاج حسین لب باز که می کند، انگار مرثیه اش تا اعماق دل آتش حواله می کند»
همه اینها را گفتم تا بگویم : «حاج حسین مثل شیشه عطر است. در شیشه عطر که باز شود ، همه و همه بوی خوش استشمام می کنند.حاج حسین لب باز که می کند، انگار مرثیه اش تا اعماق دل آتش حواله می کند»
همه اینها را گفتم تا بگویم : «حاج حسین مثل شیشه عطر است. در شیشه عطر که باز شود ، همه و همه بوی خوش استشمام می کنند.حاج حسین لب باز که می کند، انگار مرثیه اش تا اعماق دل آتش حواله می کند»
همه اینها را گفتم تا بگویم : «حاج حسین مثل شیشه عطر است. در شیشه عطر که باز شود ، همه و همه بوی خوش استشمام می کنند.حاج حسین لب باز که می کند، انگار مرثیه اش تا اعماق دل آتش حواله می کند»
همه اینها را گفتم تا بگویم : «حاج حسین مثل شیشه عطر است. در شیشه عطر که باز شود ، همه و همه بوی خوش استشمام می کنند.حاج حسین لب باز که می کند، انگار مرثیه اش تا اعماق دل آتش حواله می کند»
همه اینها را گفتم تا بگویم : «حاج حسین مثل شیشه عطر است. در شیشه عطر که باز شود ، همه و همه بوی خوش استشمام می کنند.حاج حسین لب باز که می کند، انگار مرثیه اش تا اعماق دل آتش حواله می کند»